مرگ کتاب های نصرالله کسرائیان
- ۰۱/۰۴/۱۵ ، ۱۴:۱۵ ب.ظ
- روزنوشت,
- ۱۰۵۳ بازدید
فروشگاه « کتاب ویستا » (در سعادتآباد تهران) متعلق به « نصرالله کسرائیان » به علت ورشکستگی مالی، تعطیل شد . آن هم در شهری که در یکی از خیابانهایش ( جردن ) یک ساعت مچی مردانه، « یک میلیارد و دویست میلیون تومان » به فروش میرسد. چگونه یک ملت میتواند این چنین اندوهبار، علیه خودش انقلاب کند؟
تعطیلی « کتاب ویستا » را « نصرالله کسرائیان » چنین اعلام کرده است: بدین وسیله به اطلاع وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزرات دارایی، سازمان تأمین اجتماعی، شهرداری، ادارات برق، گاز، تلفن، اتحادیه ناشران و کتابفروشان، هممحلهایها و رسانههای مجازی میرساند که « کتاب ویستا » واقع در سعادتآباد، از پانزدهم آذرماه ۱۳۹۵ تعطیل شده است. نه از آنها که نیامدند گله داریم، نه از آنها که کتاب نمیخوانند، از آنها هم که آمدند یا به اشکال مختلف کمکمان کردند، سپاسگزاریم. چند سال سوبسید دادیم و تلاش کردیم سرپا نگاهش داریم ، نشد .تصمیم برای تعطیل کردنش تصمیمی دشوار بود ، به ویژه برای همسرم که تا آخرین لحظه برای بازنگاهداشتناش اصرار داشت. دیری نخواهد گذشت که همه کتابفروشی ها بجز آنهایی که کتاب، کاغذ و محصولات فرهنگی از ارگان ها ، ادارات و دولت دریافت میکنند به همین روز خواهند افتاد و مجبور به ترک کار و کسب شان خواهند شد. من نمیگویم به خاطر کتاب فروش بلکه به خاطر آینده فرزندانتان کتاب بخرید تا در آینده فرزندان بی سواد و دولتمردان نادان نداشته باشیم.
چقدر یه نوشته میتونه برای من دردناک باشه؟ مرگ کتاب به معنای مرگ آخرین نسل بشر. بعد خوندن این نوشته و دیدن تابلوی " برای همیشه بسته شد " روی در ورودی کتاب فروشی ویستا احساس ناخوشایندی بهم دست داد. حس کردم چند سانت بیشتر توی جهل فرو رفتیم. من خودم همیشه کتاب هایی رو که اینطرف و اونطرف میبینم میرم و میگردم دنبالش و هیچوقت از هیچ نسخه ایی به جز نسخه کاغذیش استفاده نمیکنم. حس من به نگاه کردن و لمس کردن کاغذ کتاب بی نظیره. به قول هانریش بل کتاب خوندن برای من بوی ناب توت فرنگی های باغ خانوم روزولت رو داره.
کمی بیشتر مطالعه کنیم..
تا الان [ ۴ ] نفر برای این نوشته من اظهار نظر کردن ..
بدون شک با کتاب خوندن زندگی های زیادی رو تجربه می کنیم.
به شدت متاثر شدم. کاش روزی بیاد که ریشه کن شده باشند کسانی که به جای فهم، جهل منتشر میکنند
واسه همینه با نسخه های الکترونیکی مخالفم...
ولی خدایی کتاب، بوش، اصن لذت هایلایت کشیدن، اینارو نمیشه با نسخه صوتی با الکترونیکی قیاس کرد.
اینکه "حس من به نگاه کردن و لمس کردن کاغذ کتاب بی نظیره" برای من همینطوره، حسی که به ورق کتاب موقع خوندن به آدم دست میده متفاوته! کلهگرمکنه. کتاب الکترونیکی هم خوندم ولی با دونستن این که هیچ لذتی نمیبرم و همه اش دارم یه سری کلمه یا در نهایتش اطلاعات رو میریزم توی مخم.
مسعــودکوثــری هستم
طبیب ، مشاور کسب و کار و تبلیغات ، ایده پرداز
موضوعات
بایگانی
مطالب گذشته
- صرفا لب و دهن نباشیم !
- صابر از کنار ما پرکشید ..
- تجریه اشتباه من از مصرف قرص اعصاب!
- نفرین به جنگ !
- چشمهاش، چشمهاش و چشمهاش ..
- درسهایی که از توماس شلبی گرفتم!
- شهریور و نگرانیهای پیش رو ..
- کاش دستم میرسید به خوشحالیش ..
- علاقههای ما از کجا اومدن ؟!
- امان از انسان مذهبی از نوع جاهل !
- کهن الگوها یا آرکتایپ در روانشناسی یونگ
- به بهانه سی و چندمین زادروزم ..
- نسخه جمعی روانشناسان محترم !
- بوسه بر چشم هایت میزنم مادر ...
- چیزی از لانگ کووید میدونید ؟
آخرین نظرات شما
-
Ronia گفتــه :
روزتون مبارک دکتر 💉🗡🩺 -
Sarina گفتــه :
مگه پزشکا هم افسرده میشن ؟! -
Sarina گفتــه :
شما چطوری تو نویسندگی حرفه ای شدید؟ میشه راجبش بگید -
ایدا گفتــه :
همینطوری حدس زدم 😃 -
ایدا گفتــه :
شما ازایران رفتید ؟؟؟اقای کوثری -
Ronia گفتــه :
میتونید به دروغ حرفاشون تایید ... -
Mona گفتــه :
سکوت -
A s e m o O n i گفتــه :
پدرم معتقده برای کسی که متکبره و ... -
حدیث ملاحسینی گفتــه :
به این جور آدما اصلا نباید ارزش ... -
محمود بنائی گفتــه :
معمولاً ولشون میکنم به امان خدا ...
ای کاش مینوشت: "تا اطلاع بعدی بسته شد"