معرفی کتاب ؛ وقتی نیچه گریست !
- شنبه ۲۵ ارديبهشت ، ۱۴:۴۳ ب.ظ
- معرفی کتاب
- ۲۳۵۷ بازدید
کتاب وقتی نیچه گریست ، آمیزه ایست از واقعیت و خیال ، جلوه ای از عشق ، تقدیر و اراده در وین خردگرای سده ی نوزدهم ! دکتر اروین یالوم ، استاد روانپزشکی دانشگاه استنفورد ، گروه درمانگر و روان درمانگر اگزیستانسیال ، در خلال این رمان آموزشی ، به توصیف درمان های رایج برای وسواس فکری که هر دو شخصیت داستان به نوعی گرفتار آنند ، می پردازد ولی در نهایت روش روان درمانی اگزیستانسیال و رابطه پزشک - بیمار است که کتاب بیش از هر چیز ، در پی معرفی آن است ...
دکتر سپیده حبیب ، مترجم این کتاب ، خود روانپزشک است و با یادداشت های متعدد خود درباره مفاهیم تخصصی روانشناسی ، روانپزشکی و پزشکی ، درک این اثر برجسته را برای خوانندگان غیرمتخصص در این زمینه بسیار آسان کرده است ...
این کتاب رو تا نیمه خوندم و از فضای کاریزماتیک شخصیت های داستان خیلی لذت بردم . حدود 60 صفحه ایش باقی مونده که انشالله تا آخر این ماه تمومش میکنم . اگر علاقه مند به کتاب های روانشناس گونه هستین خوندن این کتاب شدیدا توصیه میشه ...
پی نوشتـــ :
اگر فرصت خرید از کتاب فروشی هارو ندارین میتونین از سایت شهر کتاب آنلاین سفارش بدین .
تعداد نظرات این پست [ ۱۴ ] است ...



خود مترجم روانشناسه و کارشو خوب بلده ...


که حرفی برای گفتن دارند و صرفا یه مشت کلمه نیستند رو دوست دارم

منم همین نظر رو دارم ...
من عاشق کتاباشم ..
کتابایی که خوندم :کوری ،بینایی،درستایش مرگ ،نقاشی

ممنون از شما بابت معرفی .

در ضمن کتابی که معرفی کردین رو دارم میخونم
قشنگه :)



خدای من.این کتاب.هیچوقت یادم نمیره اون روزی رو که توی کتابخونه ثامن وسط قفسه ها نشسته بودم روبروی کولر اسپیلت و خلاصه نویسی شیمی میکردم.یه هفته مونده بود به کنکور.حوصلم سر رفت.تکیه دادم به قفسه ها.دست سرنوشت منو نشونده بود روبروی کتابای رمان خارجی.جایی ک همیشه برام بهشت عدن بوده.یهویی نیچه گریستو وا کردم.یه صفحه ایی اومد که ماکس داشت به برویر میگفت استادمونو یادته؟که بهت گفت:چرا به جای اینکه به این دقت کنین که من چه چیزهایی رو نمیدونم،به این دقت کنین ک چه چیزهایی رو میتونم یادتون بدم؟
این دقیقا خود من بود.وقتی این جمله رو خوندم فهمیدم برویر رو کاملا میشناسم.و وقتی به دلیل اخطار خوردن کارت،مجبور شدم با خیال راحت کتاب خاک خورده رو کش برم و بخونمش فهمیدم که واقعا برویر رو میشناسم.نیچه رو هم.و هیچوقت فکرشو نمیکردم که این کتاب تا این حد برام قشنگ باشه.
گشت ارشادو یادتونه؟یه شب نیچه اومد به خوابم D:


درون من مردی عجیب زندگی می کند که هیچ گاه سر از کارهایش در نمی آورم . گاهی غیر قابل کنترل و ناشناختنی و گاهی بشدت رام و دست یافتنی است . دارم تمام تلاشم را می کنم که این مرد را کشفش کنم . راستی ، من میم صدایش می کنم . اول اسم خودم و باید اعتراف کنم که عاشق این معمای درونم هستم وگرنه تمام زار و زندگیم را بهم نمی ریختم که بشناسمش ...
موضوعات
بایگانی
- دی ۱۳۹۹
- شهریور ۱۳۹۹
- مرداد ۱۳۹۹
- تیر ۱۳۹۹
- فروردين ۱۳۹۹
- اسفند ۱۳۹۸
- بهمن ۱۳۹۸
- دی ۱۳۹۸
- آذر ۱۳۹۸
- آبان ۱۳۹۸
- مهر ۱۳۹۸
- شهریور ۱۳۹۸
- تیر ۱۳۹۸
- خرداد ۱۳۹۸
- ارديبهشت ۱۳۹۸
- اسفند ۱۳۹۷
- دی ۱۳۹۷
- آذر ۱۳۹۷
- آبان ۱۳۹۷
- مهر ۱۳۹۷
- شهریور ۱۳۹۷
- مرداد ۱۳۹۷
- تیر ۱۳۹۷
- خرداد ۱۳۹۷
- اسفند ۱۳۹۶
- بهمن ۱۳۹۶
- دی ۱۳۹۶
- آذر ۱۳۹۶
- آبان ۱۳۹۶
- مهر ۱۳۹۶
- شهریور ۱۳۹۶
- مرداد ۱۳۹۶
- تیر ۱۳۹۶
- خرداد ۱۳۹۶
- ارديبهشت ۱۳۹۶
- فروردين ۱۳۹۶
- اسفند ۱۳۹۵
- بهمن ۱۳۹۵
- دی ۱۳۹۵
- آذر ۱۳۹۵
- آبان ۱۳۹۵
- مهر ۱۳۹۵
- شهریور ۱۳۹۵
- مرداد ۱۳۹۵
- تیر ۱۳۹۵
- خرداد ۱۳۹۵
- ارديبهشت ۱۳۹۵
- فروردين ۱۳۹۵
- اسفند ۱۳۹۴
- بهمن ۱۳۹۴
- دی ۱۳۹۴
- آذر ۱۳۹۴
- آبان ۱۳۹۴
- مهر ۱۳۹۴
- شهریور ۱۳۹۴
- مرداد ۱۳۹۴
- تیر ۱۳۹۴
برچسب
مطالب گذشته
- چندتا داستان عجیب ولی واقعی !
- چالش ده سوال وبلاگی !
- نوید میدهند این مرز دار جوانان را ..
- برای عرفان ، طراحی که دیگر نیست ..
- بابا قهرمانه ..
- نگاه دقیق تر به بیماری کرونا !
- معرفی سریال ؛ خانه کاغذی
- من آدم فشرده کاری می باشم !
- مهمون نمیخواین ؟!
- سال نه چندان نو مبارک !
- حلقه مفقودی به نام مدیریت بحران !
- سیگارتم من میکشم !
- خواستن ، قطعا شدن است !
- این پست برای فردای یلداست !
- صرفا لب و دهن نباشیم !