معرفی کتاب ؛ بیشعوری
- يكشنبه ۴ مرداد ، ۱۸:۱۶ ب.ظ
- معرفی کتاب
- ۳۶۳۳ بازدید
این کتاب با لحن طنز آمیز راجع به بیشعوری صحبت می کنه و در دنیای امروزی نداشتن شعور و فهم رو یه مریضی میدونه . خودم چند صفحه از این کتابو خوندم و پیشنهاد می کنم یه نگاهی بهش بندازین ، ضرر نداره .
نویسنده : خاویر کرمنت
ترجمه : محمود فرجامی
انتشارات : تیسا
قسمت های زیبایی از این کتاب : " اگر بیشعورها عاشق می شوند فقط به یک دلیل است : می خواهند در هیچ چیز کم نیاورند ، از جمله عشق .
هر کسی در شرایط ویژه ای می تواند وقیح باشد . همین که ان شرایط از بین رفت آدم معمولی به خود می آید و از وقاحتش پشیمان و سرافکنده می شود اما یک بی شعور دنبال فراهم کردن شرایط دیگری می گردد .
بهترین راه برای سر و کار داشتن با بیشعورهای تمام عیار آن است که تا حد امکان با آنها سر و کار نداشت . "
پی نوشتـــ :
اگر فرصت خرید از کتاب فروشی هارو ندارین میتونین از سایت دیجی کالا آنلاین سفارش بدین .
تعداد نظرات این پست [ ۲۵ ] است ...


از دید دیگران شاید خودم هم ی آدم بی شعور باشم ولی خودم در برخورد با بی شعورا سکوت میکنم،فقط نگاشون میکنم،آدمشم واسم مهم نیس

یادمه :دی

ینی اسمشو بیارم مامانم شوتم میکنه بیرون از خونه
اینو آنلاین از یه سایت داغون پیدا کردم خوندم نصفشم سانسور بود
ولی جالب بود
در راستای کتابای لطفا انسان باشید و لطفا موفقیت را باور کنید دوسش داشتم حتی سانسور شدشو^_^

فرصتش پیش اومد حتما میخونم ...
عصن عـــآلی :-"
قرار شد بدم مریدان بخونن از روش امتحان بگیرم ازشون :-"


آدرس وبمو خواسته بودین گذاشتم :-)

چشم ، الان لینک میکنم ...
در ضمن ببخشید نتونسته بودم سر بزنم..

نه خواهش داداش این چه حرفیه ...
خوشحال میشم به منم سر بزنید.....در پناه حق.

بر خلاف اسم ساده اش کتاب جالبیه ! ولی اگر احساس میکنی خوندنش وقت گیره پس بعدا اقدام کن :دی
چشم ، سر میزنم ...

دلم میخواد بخونمش!

به نظرم میارزه وقت بذاری ...
شاید در نظر اول چندان جالب نیاد اما گاهی کتابهایی هست که لازمه دوبار خونده بشن تا بفهمیم چی به چیه و این کتاب دقیقا از این نوع هست



بخش کتاب رابیشتر آپ کنیدوفعال نگهدارید من بخش کتاب رابیشتردوست دارم:)

چشم حتما ...





درون من مردی عجیب زندگی می کند که هیچ گاه سر از کارهایش در نمی آورم . گاهی غیر قابل کنترل و ناشناختنی و گاهی بشدت رام و دست یافتنی است . دارم تمام تلاشم را می کنم که این مرد را کشفش کنم . راستی ، من میم صدایش می کنم . اول اسم خودم و باید اعتراف کنم که عاشق این معمای درونم هستم وگرنه تمام زار و زندگیم را بهم نمی ریختم که بشناسمش ...
موضوعات
بایگانی
- دی ۱۳۹۹
- شهریور ۱۳۹۹
- مرداد ۱۳۹۹
- تیر ۱۳۹۹
- فروردين ۱۳۹۹
- اسفند ۱۳۹۸
- بهمن ۱۳۹۸
- دی ۱۳۹۸
- آذر ۱۳۹۸
- آبان ۱۳۹۸
- مهر ۱۳۹۸
- شهریور ۱۳۹۸
- تیر ۱۳۹۸
- خرداد ۱۳۹۸
- ارديبهشت ۱۳۹۸
- اسفند ۱۳۹۷
- دی ۱۳۹۷
- آذر ۱۳۹۷
- آبان ۱۳۹۷
- مهر ۱۳۹۷
- شهریور ۱۳۹۷
- مرداد ۱۳۹۷
- تیر ۱۳۹۷
- خرداد ۱۳۹۷
- اسفند ۱۳۹۶
- بهمن ۱۳۹۶
- دی ۱۳۹۶
- آذر ۱۳۹۶
- آبان ۱۳۹۶
- مهر ۱۳۹۶
- شهریور ۱۳۹۶
- مرداد ۱۳۹۶
- تیر ۱۳۹۶
- خرداد ۱۳۹۶
- ارديبهشت ۱۳۹۶
- فروردين ۱۳۹۶
- اسفند ۱۳۹۵
- بهمن ۱۳۹۵
- دی ۱۳۹۵
- آذر ۱۳۹۵
- آبان ۱۳۹۵
- مهر ۱۳۹۵
- شهریور ۱۳۹۵
- مرداد ۱۳۹۵
- تیر ۱۳۹۵
- خرداد ۱۳۹۵
- ارديبهشت ۱۳۹۵
- فروردين ۱۳۹۵
- اسفند ۱۳۹۴
- بهمن ۱۳۹۴
- دی ۱۳۹۴
- آذر ۱۳۹۴
- آبان ۱۳۹۴
- مهر ۱۳۹۴
- شهریور ۱۳۹۴
- مرداد ۱۳۹۴
- تیر ۱۳۹۴
برچسب
مطالب گذشته
- چندتا داستان عجیب ولی واقعی !
- چالش ده سوال وبلاگی !
- نوید میدهند این مرز دار جوانان را ..
- برای عرفان ، طراحی که دیگر نیست ..
- بابا قهرمانه ..
- نگاه دقیق تر به بیماری کرونا !
- معرفی سریال ؛ خانه کاغذی
- من آدم فشرده کاری می باشم !
- مهمون نمیخواین ؟!
- سال نه چندان نو مبارک !
- حلقه مفقودی به نام مدیریت بحران !
- سیگارتم من میکشم !
- خواستن ، قطعا شدن است !
- این پست برای فردای یلداست !
- صرفا لب و دهن نباشیم !
به چاپ پنجاهم هم رسیده !