عشق جای دیگریست ...
- دوشنبه ۲۸ تیر ، ۰۰:۲۱ ق.ظ
- روزنوشت
- ۲۱۲۲ بازدید
ما گمان میکنیم دوست داشتن همین حال و احوال های گاه و بی گاه است . شاخه های یاس و نرگس سفید سر اولین قرارها و عطر و کادوهای گران قیمت برای روزهای تولد است !
شاید هم عشق را یک دوستت دارم از اعماق دهان نه وجود تعبیر کنیم که هر از چندگاه به زبانمان می آید و نثار عشقمان میشود ...
تمام ذهنیاتم در هم پیچید زمانی که عشق را در چشم پیر زنی دیدم که پشت در اتاق عمل تمام روز را گریست تا همسر پیر و از کار افتاده اش به سلامت به زندگی بازگردد . شاید باورش سخت باشد که برای دقایقی همراه او گریستم و به عشقش که نه رنگ و بوی عطرهای گران داشت و نه با کادوهای گران اثبات میشد غبطه خوردم ...
زنده بمان پیرمرد ، چشم های ضعیفی انتظارت را میکشد ...
پی نوشتـــ :
دیدنه این صحنه برای یک روز منو به فکر فرو برد . تا همین نیمه شب دستم به نوشتن نمیرفت و دوست داشتم دوربینم همراهم بود و با یه فیلم 60 ثانیه ای این صحنه رو به تصویر میکشیدم ...
پیرمرد تو یه حادثه جسمی تو سرش فرو رفته بود ، اگر ثانیه ای دلتون شکست برای سلامتیش دعا کنید ...
تعداد نظرات این پست [ ۲۰ ] است ...




به محض دیدنشون اطلاع میدم خدمتتون ...


خدا رحتمشون کنه ...

خدا شفاش بده!

انشالله ...

الان دیگه خیلی کم پیش میاد کسی به این دوست داشتن ها بگه عشق الان متاسفانه اکثرا عشق رو تو همون چیز هایی که شما گفتی میدونن...
ایشالا که خدا سلامتی بده به اون پیرمرد و آرامش به همسرش


انشالله که همینطوره ...

از خیلی چیزها میتونه باشه . از کدر شدن قرنیه تا مشکل اعصاب پشت چشم و فضار کره چشم .
حتما به یه متخصص مراجعه کنید ...
عشق همیناست...وگرنه دوست دارمای ظاهری و امروز و فردایی جوونای الان که قده یه سل زندگی که هیچ قده شیش ماه دوستیم براشون کفاف نمیده که عشق نیست.
ایشاالله که خوب شه...

چی میشه گفت واقعا ...

دقیقا همینطوره ...




درون من مردی عجیب زندگی می کند که هیچ گاه سر از کارهایش در نمی آورم . گاهی غیر قابل کنترل و ناشناختنی و گاهی بشدت رام و دست یافتنی است . دارم تمام تلاشم را می کنم که این مرد را کشفش کنم . راستی ، من میم صدایش می کنم . اول اسم خودم و باید اعتراف کنم که عاشق این معمای درونم هستم وگرنه تمام زار و زندگیم را بهم نمی ریختم که بشناسمش ...
موضوعات
بایگانی
- دی ۱۳۹۹
- شهریور ۱۳۹۹
- مرداد ۱۳۹۹
- تیر ۱۳۹۹
- فروردين ۱۳۹۹
- اسفند ۱۳۹۸
- بهمن ۱۳۹۸
- دی ۱۳۹۸
- آذر ۱۳۹۸
- آبان ۱۳۹۸
- مهر ۱۳۹۸
- شهریور ۱۳۹۸
- تیر ۱۳۹۸
- خرداد ۱۳۹۸
- ارديبهشت ۱۳۹۸
- اسفند ۱۳۹۷
- دی ۱۳۹۷
- آذر ۱۳۹۷
- آبان ۱۳۹۷
- مهر ۱۳۹۷
- شهریور ۱۳۹۷
- مرداد ۱۳۹۷
- تیر ۱۳۹۷
- خرداد ۱۳۹۷
- اسفند ۱۳۹۶
- بهمن ۱۳۹۶
- دی ۱۳۹۶
- آذر ۱۳۹۶
- آبان ۱۳۹۶
- مهر ۱۳۹۶
- شهریور ۱۳۹۶
- مرداد ۱۳۹۶
- تیر ۱۳۹۶
- خرداد ۱۳۹۶
- ارديبهشت ۱۳۹۶
- فروردين ۱۳۹۶
- اسفند ۱۳۹۵
- بهمن ۱۳۹۵
- دی ۱۳۹۵
- آذر ۱۳۹۵
- آبان ۱۳۹۵
- مهر ۱۳۹۵
- شهریور ۱۳۹۵
- مرداد ۱۳۹۵
- تیر ۱۳۹۵
- خرداد ۱۳۹۵
- ارديبهشت ۱۳۹۵
- فروردين ۱۳۹۵
- اسفند ۱۳۹۴
- بهمن ۱۳۹۴
- دی ۱۳۹۴
- آذر ۱۳۹۴
- آبان ۱۳۹۴
- مهر ۱۳۹۴
- شهریور ۱۳۹۴
- مرداد ۱۳۹۴
- تیر ۱۳۹۴
برچسب
مطالب گذشته
- چندتا داستان عجیب ولی واقعی !
- چالش ده سوال وبلاگی !
- نوید میدهند این مرز دار جوانان را ..
- برای عرفان ، طراحی که دیگر نیست ..
- بابا قهرمانه ..
- نگاه دقیق تر به بیماری کرونا !
- معرفی سریال ؛ خانه کاغذی
- من آدم فشرده کاری می باشم !
- مهمون نمیخواین ؟!
- سال نه چندان نو مبارک !
- حلقه مفقودی به نام مدیریت بحران !
- سیگارتم من میکشم !
- خواستن ، قطعا شدن است !
- این پست برای فردای یلداست !
- صرفا لب و دهن نباشیم !