سربازی و سربازی و سربازی !
- جمعه ۸ آبان ، ۲۳:۴۴ ب.ظ
- روزنوشت
- ۳۷۳۱ بازدید
با سر نمره چهار شده تو نور کمی که از مانیتور روی کیبورد میافته این مطلب ثبت میشه . بهش میگن کچلی ! تا حالا نمره چهاری نبودم و برای اولین باره که دارم حسشو درک میکنم . یه جورایی مثل بی تفاوتیه ! تازه حس کیوی رو با پرزهای کوتاهش حس میکنم که مجبور نیست صبح ها که از خواب بلند میشه دو ساعت به موهاش چسب و ژل بزنه تا خوشگل و خوش حالت به نظر بیاد ...
اختیاری یا اجباری دارم وارد دورانی از زندگی میشم که همه چیزش برام جدیده ! از بیدار شدن های ساعت 4 صبح و صبحونه های بد مزه و بوی گند آسایشگاهش تا خوابیدن های ساعت 9 شب و ریخته شدن خاک اره تخت نفر بالایی تو صورتم و دلتنگی های نیمه شب پادگانش . حس عجیبی میتونه باشه ! نمیدونم ! شاید خیلی سخت تر از اونی باشه که میگن و شاید هم زود بگذره این دو ماه ! ولی هر چی هست میدونم دوران دوست داشتنییه ! برام یه دوره دو ماه اس که همه چیزش جدیده ! قراره خیلی چیزها یاد بگیرم و یه خورده از دنیای اطرافم دور باشم . قراره سرباز بشم ! سربازی که نه موهاش ژل داره نه لباسش مارک و نه عاشق کفش های کالج رنگ و وارنگشه . نه بوی عطر میده نه دل و دماغ صاف راه رفتن . از صبح تا شب پوتین پاش میکنه و یه دست لباس داره که میشوره و میپوشه ...
به نظر من قراره دو ماه تمرین کنیم ! تمرین کنیم که زندگی همش زرق و برق نیست ! همش خانواده نیست ! همش لایک های اینستاگرام و قرارهای شام تو رستوران های بالا شهر نیست ! قراره خودت باشی و خودت ! با یه کله ماشین تراشیده و صورت سوخته تو آفتاب های بعد از ظهر که باید چند ساعت زیرش رژه بری و جیک نزنی ! اعتراضی نکنی ! چون ارتش چرا نداره ! بابام میگه سربازی ها دیگه مثل قبل نیست یه جورایی هتل شده ! همه میپیچن و سر و تهشو هم میارن ! ولی من میگم هنوزم یه چیزایی لا به لاش میشه گیر آورد ...
شاید خنده دار باشه ولی من دوسش دارم . همین ساده پوشیدن و مظلوم به نظر رسیدنشو دوست دارم . همین پست دادن های نیمه شب و از سرما لرزیدنشو دوست دارم چون احساس میکنم یه ابعادی از وحودمو تقویت میکنه ! قسمت سختی و تحملم رو انگولک میکنه و صفتش میکنه ! یادم میده زندگی زیاد قشنگ نیست باید با مشت بزنی تو دهنش !
طولانیش نکنم ! قسمت بود بریم خدمت و از این بابت اصلا ناراحت نیستم . شاید تو آموزشی فقط آخر هفته ها بتونم بیام خونه و به اینجا سر بزنم پس عذرمو بپذیرین .
نوشتم نامه ای با برگ انگور جدا گشتم دو سال از خانه ام دور
پی نوشتـــ :
فکر کنم منم باید بیام هی بنویسم نبود ، فلان روز :دی
تعداد نظرات این پست [ ۴۲ ] است ...



بری نظرت عوض میشه :دی

تا جایی که میشه نذارین ولی اگر هم رفتنی شد سخت نگیرین :دی


شنیدَم کِ قسمتِ سَختش همون قسمتِ آموزشی ـشِ ..
بعد دیگه عآدی میشه براشون ..
اینکه میگن مثِ قبل نیست ، خُب دیگه جوونا هم مثِ قبل نیستن کِ بشه اونطوری بهشون سخت گرفتـ ! ولی بازم سختِ براشون !

باهات موافقم ...

خدا صبرتون بده ولی با همه سخدیاش شیرینه:))

بقیه اش که تو یگانیم و مثل کارمندا میریم و میایم ...
هر جا هستید شاد و سلامت
این نیز بگذرد
به روزم...


نه در اون حد دیگه بابا :))



وقتی سربازی انگار تو جهنمی! تازه وقتی میای بیرون می فهمی چی بود.
تازه می فهمی چی بودی و چی شدی. اگه بتونی از لحظه لحظه ی اون استفاده کنی.
انگار همین دیروز بود که لباس پوشیدم و سرمو از ته تراشید.البته 25سال پیش بود. همه ی لحظه هاش خوب یادم میاد از اول تا آخر 27ماه و دو روزی که کارت پایان خدمت رو گرفتم.

ماشالله به این حافظه :دی
کاش ما هم به همین طودی ها تموم کنیم :(

ممنون ...




ممنون ؛ همچنین من ...


چند وقت بود دنبال یک وبلاگ خوب می گشتم...تازه چند پستی بود همراهتون بودما....!
ایشالله که زودتر به خوشی و خوبی و خرمی و همه ی فعل های خوب دیگه دو ماهتون تموم میشه.
و صد البته که خوش به حالتون که تنها 2 ماه دارید...من فقط دورادور همراهی کردم زجر کشیدم تا سربازی تموم شد...!

هستم و سعی میکنم زود به زود سر بزنم به اینجا ...
دلم یه جوری شد! یاد اون موقه افتادم ک برادرم میرفت آموزشی.. از سرما صورتش سوخته بود!
ایشالا به سلامت برین و برگردین...
تا جایی ک من شنیدم یه کم سخته ولی پراز خاطره های متفاوته..
امیدوارم زود و راحت تموم بشه

سخت نباید بگیرم تا راحت بگذره ...

اوندحس مو و نگرانی برای مرتب کردنش و جلو اینه بودن یا نبودن رو منم درک می کنم اخه منم یه بار هکچین کاری کردم و بعد یه سال هنو موهام کوتاهه و اونقدرا بلند نشده خخخخخخخخخخخ
واقعا خیلیذخوبه که وقتی از خواب بیدار میشی مجبور نیستی موهاتوپشونه بزنی کلی باهاش ور بری که زیر روسری یا بدون اون خوب وایسته
کلا خیلی خوب بود کوتاهی بیش از حد مو
البته برای برا من در حد یه سرباز نبود خخخخخخخ
امیدوارم که دوران خوبی داشته باشین
به قول همسری که میگه باید رفت سربازی پس چرا سخت بگیریم که سخت تر بگذره اینو همشه به برادرش میگفت و برادرش با یه حق به جانبی میگفت تو درجه دار بودی نمیفهمی سرباز صفر یعنی چی ؟؟؟؟
سخته سسسسسسسسخت
ولی الان میگه ای کاش به حرفت گوش میکردم و ازش لذت میبردم
ازهمین الان نگران کنجد شدم 😁😐

موها رو هم شدیدا موافقم باهات ! درسته زشت شدم ولی راحتم و مجبور نیستم مدام درستش کنم :دی

اوومممم خب به نظر من میتونه جنبه های جالب انگیز زیادی داشته باشه!!!!!! زندگی کنید تو همون دوماه و سعی کنید از شرایط لذت ببرید ............
موفق و اینا باشید

دوسش دارم تا حدودی ...

سخت که نمیگیرم تا زود بگذره توضیه ای که همه میکنن :دی
چشم .
چرا تعطیل ؟!

سعی میکنیم بمونه :))



درون من مردی عجیب زندگی می کند که هیچ گاه سر از کارهایش در نمی آورم . گاهی غیر قابل کنترل و ناشناختنی و گاهی بشدت رام و دست یافتنی است . دارم تمام تلاشم را می کنم که این مرد را کشفش کنم . راستی ، من میم صدایش می کنم . اول اسم خودم و باید اعتراف کنم که عاشق این معمای درونم هستم وگرنه تمام زار و زندگیم را بهم نمی ریختم که بشناسمش ...
موضوعات
بایگانی
- دی ۱۳۹۹
- شهریور ۱۳۹۹
- مرداد ۱۳۹۹
- تیر ۱۳۹۹
- فروردين ۱۳۹۹
- اسفند ۱۳۹۸
- بهمن ۱۳۹۸
- دی ۱۳۹۸
- آذر ۱۳۹۸
- آبان ۱۳۹۸
- مهر ۱۳۹۸
- شهریور ۱۳۹۸
- تیر ۱۳۹۸
- خرداد ۱۳۹۸
- ارديبهشت ۱۳۹۸
- اسفند ۱۳۹۷
- دی ۱۳۹۷
- آذر ۱۳۹۷
- آبان ۱۳۹۷
- مهر ۱۳۹۷
- شهریور ۱۳۹۷
- مرداد ۱۳۹۷
- تیر ۱۳۹۷
- خرداد ۱۳۹۷
- اسفند ۱۳۹۶
- بهمن ۱۳۹۶
- دی ۱۳۹۶
- آذر ۱۳۹۶
- آبان ۱۳۹۶
- مهر ۱۳۹۶
- شهریور ۱۳۹۶
- مرداد ۱۳۹۶
- تیر ۱۳۹۶
- خرداد ۱۳۹۶
- ارديبهشت ۱۳۹۶
- فروردين ۱۳۹۶
- اسفند ۱۳۹۵
- بهمن ۱۳۹۵
- دی ۱۳۹۵
- آذر ۱۳۹۵
- آبان ۱۳۹۵
- مهر ۱۳۹۵
- شهریور ۱۳۹۵
- مرداد ۱۳۹۵
- تیر ۱۳۹۵
- خرداد ۱۳۹۵
- ارديبهشت ۱۳۹۵
- فروردين ۱۳۹۵
- اسفند ۱۳۹۴
- بهمن ۱۳۹۴
- دی ۱۳۹۴
- آذر ۱۳۹۴
- آبان ۱۳۹۴
- مهر ۱۳۹۴
- شهریور ۱۳۹۴
- مرداد ۱۳۹۴
- تیر ۱۳۹۴
برچسب
مطالب گذشته
- چندتا داستان عجیب ولی واقعی !
- چالش ده سوال وبلاگی !
- نوید میدهند این مرز دار جوانان را ..
- برای عرفان ، طراحی که دیگر نیست ..
- بابا قهرمانه ..
- نگاه دقیق تر به بیماری کرونا !
- معرفی سریال ؛ خانه کاغذی
- من آدم فشرده کاری می باشم !
- مهمون نمیخواین ؟!
- سال نه چندان نو مبارک !
- حلقه مفقودی به نام مدیریت بحران !
- سیگارتم من میکشم !
- خواستن ، قطعا شدن است !
- این پست برای فردای یلداست !
- صرفا لب و دهن نباشیم !
دردناکترین مردنه ...