بریم نمایشگاه کتاب تفریح ؟!
- پنجشنبه ۲۳ ارديبهشت ، ۱۲:۰۶ ب.ظ
- روزنوشت
- ۲۰۸۱ بازدید
چند روز پیش داشتم از قسمت ریکاوری اتاق عمل رد میشدم تا برم سمت استیشن که ناخوداگاه صدای دوتا از همکارامونو شنیدم که تو اتاق کناری داشتن راجع به نمایشگاه کتاب شهر آفتاب تهران با هم صحبت میکردن . یکم گوشهامو تیزتر کردم و رفتم نزدیک تا بهتر مکالمشونو بشنوم ...
- خوب دکتر جان شما نمایشگاه کتاب رفتی ؟
+ نه هنوز فرصت نکردم ولی باید برم .
- آره حتما برین ؛ خیلی قشنگ و بزرگ ساختنش . ساختمون هاش مثل آشیانه هواپیماهای شکاری میمونه . تازه ایستگاه متروی شهر آفتاب رو هم افتتاح کردن و راحت میتونین با مترو برین از وسط نمایشگاه بیاین بیرون .
+ چقدر جالب ! پس حتما لازم شد برم . راستی ، پارکینگ هم داره ؟ چون من زیاد حوصله مترو رو ندارم و با مشین شخصیم راحتترم .
- آره داره . چه پارکینگی هم ! بزرگ و خیلی مرتب ! قشنگ یه مبلغی ورودی میدین و راهنماییتون میکنن که کجا جا هست تا پارک کنین .
+ خیلی خوبه واقعا خوشم اومد . یه کار مثبتی انجام داد شهرداری .
- آره دستشون درد نکنه . دکتر فقط رفتی یه سری رستوران زدن که غذاهای خوشمزه ای داره ؛ ناهارتم میتونی اونجا بخوری . اگر بچه هارم میبری پارک و فضای بازی برای بچه ها داره . یه زیر انداز هم ببر راحت بشینین با خانومت اینا یه تفریحی هم بکنین !
+ چقدر خوب ! آره حتما میریم فردا . چند وقتی هم هست درگیره کارم امیر علی پسرم رو نبردم پارک . دستت درد نکنه ...
وقتی مکالمشون تموم شد تو دلم گفتم وقت کردین یه نگاهی به کتاب ها هم بندازین رنگ جلداش قشنگه روحیتون رو عوض میکنه ...
پی نوشتـــ :
سرانه مطالعه تو ایران چقدره ؟ عددش کوچیکه نمیشه خوندش ...
تعداد نظرات این پست [ ۲۰ ] است ...



سعی کن تابستون دست بزنی نترسی چیزی نیست :دی


کتاب هم انصافا قبول دارم خیلی گرونه :(




فقط خواستن بسازنش تا برسه به نمایشگاه :|
البته اگرم میرفتم باید کتابای درسی میگرفتم و باز هم نمیتونستم کتابای مورد علاقمو بخرم
پارسال هم که رفتم خاطره خوبی از نمایشگاه کتاب برام نموند ..
از گرما تا زمین خوردن ..هنوز جای زخمش رو زانوم مونده
ترجیح میدم برم همین انقلاب و با حوصله تمام و بدون نگرانی از شلوغی داخل مغازه ها
و بدون توجه به زمان کتاب ها رو انتخاب کنم ..و از لمس کردنشون لذت ببرم
راستی شما بیشتر چه کتابای میخونید و دوست دارید ؟

من بیشتر کتاب هایی رو دوست دارم و میخونم که فضاسازیش قوی باشه .
یعنی وقتی دارم از شخصیت داستان میخونم که تو دریا گیر کرده تمام لباسم خیس بشه ...


قالب هم قابل دار شما نیست بپیچم ببری :دی
آره یه مدت اومدم دیدم چیزی توش نیست واسه خودم دارم پست میذارم :))
یکی دوبار تو بندرنما یشگاه کتاب گذاشتن و من رفتم .
تمام غرفه ها تقریبن عین هم بودن!!! یعنی از همه ی انتشاراتیا کتاب داشتن . جند تا غرفه رو که نگاه کردم خسته شدم از بس کتابهای تکراری دیدم .
خوشبختانه بندرگرمه ومردم نمیتونن بیرون تو فضای آزاد بشینن یا بازی کنن و میرن داخل ساختمان نمایشگاه.
موقع بیرون آمدن هم از غرفه های بیرون مقداری خوراکی یا مایحتاج مثل روغن و گوشت و مرغ تهیه میکنن ومیرن خونه!!

بذارید فک کنم ..
من اصولا کتابایی رو دوس دارم که خاص باشن تا حدودی
ولی یادم نمیاد رمان خارجی که فضاسازیش در این حد قوی بوده باشه
نمیدونم شاید خوندم ولی حضور ذهن ندارم ...


آره متاسفانه فقط توی شهر تهران برگزار میشه :(

درون من مردی عجیب زندگی می کند که هیچ گاه سر از کارهایش در نمی آورم . گاهی غیر قابل کنترل و ناشناختنی و گاهی بشدت رام و دست یافتنی است . دارم تمام تلاشم را می کنم که این مرد را کشفش کنم . راستی ، من میم صدایش می کنم . اول اسم خودم و باید اعتراف کنم که عاشق این معمای درونم هستم وگرنه تمام زار و زندگیم را بهم نمی ریختم که بشناسمش ...
موضوعات
بایگانی
- دی ۱۳۹۹
- شهریور ۱۳۹۹
- مرداد ۱۳۹۹
- تیر ۱۳۹۹
- فروردين ۱۳۹۹
- اسفند ۱۳۹۸
- بهمن ۱۳۹۸
- دی ۱۳۹۸
- آذر ۱۳۹۸
- آبان ۱۳۹۸
- مهر ۱۳۹۸
- شهریور ۱۳۹۸
- تیر ۱۳۹۸
- خرداد ۱۳۹۸
- ارديبهشت ۱۳۹۸
- اسفند ۱۳۹۷
- دی ۱۳۹۷
- آذر ۱۳۹۷
- آبان ۱۳۹۷
- مهر ۱۳۹۷
- شهریور ۱۳۹۷
- مرداد ۱۳۹۷
- تیر ۱۳۹۷
- خرداد ۱۳۹۷
- اسفند ۱۳۹۶
- بهمن ۱۳۹۶
- دی ۱۳۹۶
- آذر ۱۳۹۶
- آبان ۱۳۹۶
- مهر ۱۳۹۶
- شهریور ۱۳۹۶
- مرداد ۱۳۹۶
- تیر ۱۳۹۶
- خرداد ۱۳۹۶
- ارديبهشت ۱۳۹۶
- فروردين ۱۳۹۶
- اسفند ۱۳۹۵
- بهمن ۱۳۹۵
- دی ۱۳۹۵
- آذر ۱۳۹۵
- آبان ۱۳۹۵
- مهر ۱۳۹۵
- شهریور ۱۳۹۵
- مرداد ۱۳۹۵
- تیر ۱۳۹۵
- خرداد ۱۳۹۵
- ارديبهشت ۱۳۹۵
- فروردين ۱۳۹۵
- اسفند ۱۳۹۴
- بهمن ۱۳۹۴
- دی ۱۳۹۴
- آذر ۱۳۹۴
- آبان ۱۳۹۴
- مهر ۱۳۹۴
- شهریور ۱۳۹۴
- مرداد ۱۳۹۴
- تیر ۱۳۹۴
برچسب
مطالب گذشته
- چندتا داستان عجیب ولی واقعی !
- چالش ده سوال وبلاگی !
- نوید میدهند این مرز دار جوانان را ..
- برای عرفان ، طراحی که دیگر نیست ..
- بابا قهرمانه ..
- نگاه دقیق تر به بیماری کرونا !
- معرفی سریال ؛ خانه کاغذی
- من آدم فشرده کاری می باشم !
- مهمون نمیخواین ؟!
- سال نه چندان نو مبارک !
- حلقه مفقودی به نام مدیریت بحران !
- سیگارتم من میکشم !
- خواستن ، قطعا شدن است !
- این پست برای فردای یلداست !
- صرفا لب و دهن نباشیم !