های ، عاشق نشو !
- چهارشنبه ۲۶ تیر ، ۰۹:۲۹ ق.ظ
- روزنوشت
- ۳۰۱۹ بازدید
خفته ها ! زنگ چیز خوبی نیست ..
شیشه ها ! سنگ چیز خوبی نیست ..
وصله ها را به من بچسبانید ..
به شما انگ چیز خوبی نیست ..
های ! عاشق نشو نمی دانی ..
که دل تنگ چیز خوبی نیست ..
کری از پیش یک سه تار گذشت ،
گفت : آهنگ چیز خوبی نیست ،
گفته بودی شهید یعنی چه ؟
پسرم ! جنگ چیز خوبی نیست ..
دکتر اللهیاری
کتاب عقاب قله پوشان
معرفی فیلم ؛ صداهایی از چرنوبیل
- شنبه ۲۲ تیر ، ۱۶:۲۱ ب.ظ
- روزنوشت
- ۹۵۵ بازدید
کوتاه ولی کامل ! این تنهای جمله ابی بود که بعد از تموم کردن مینی سریال چرنوبیل به ذهنم رسید . فضاسازی ها ، گریم و دیالوگ ها بینظیر بود . رنگ ، کادربندی و صدا همه این ها به بهترین شکل ممکن رعایت شده بود و همه دست به دست هم دادند تا برترین سریال تاریخ رو بسازند !
محصول آمریکا و انگلستان ، 2019
شبکه HBO
ژانر : درام ، تاریخی
امتیاز : 9.7 از 10
نویسنده : کریگ مازین
کارگردان : جوهان رِنک
بازیگران : جرد هریس، استلان اسکارسگارد، پل ریتر، جسی باکلی، امیلی واتسون
ماجرای سریال : داستان سریال با تصویر مردی مسن به نام والری لگاسف (جرد هریس) که در حال ضبط حقایقی پنهانی در بارهی مقصران فاجعهی چرنوبیل است، آغاز میشود. لگاسف بعد از آنکه دور از مامور مخفی کاگ ب نوارهای ضبط شدهاش را در یک شکاف دیواری در کوچه پنهان میکند، به خانه بر میگردد و خود را دار میزند. با برگشت به دو سال و یک دقیقه قبل، داستان با تصویر نمایی درونی از سانحهای در نیروگاه هستهای چرنوبیل در نیمه شب 26 آوریل 1986 ادامه مییابد. مهندس شیفت نیروگاه به مافوق خود دیاتلف (پل ریتر) خبر از وقوع انفجاری در هستهی مرکزی نیروگاه میدهد، اما دیاتلف که نمیخواهد این اتفاق را باور کند، آن را یک آتشسوزی ساده قلمداد میکند و افرادی را برای گزارش عینی از سانحه به آنجا میفرستد که این کار به مرگ آن متخصصان میانجامد. بعد از ورود آتشنشانان به محل نیروگاه، یکی از آنان قطعهی گرافیت را میبیند و بر دست میگیرد و بعد از چند ساعت شروع به استفراغ می کند و بدنش تاول میزند و نهایتا میمیرد. روند کشته شدن آدمهایی که به هر دلیل به نیروگاه میآیند اعم از آنها که وظیفهی اداری دارند تا کسانی که به مامورتی میدانی اعزام میشوند یا مردمی که برای تماشای آتشسوزی میآیند، ادامه پیدا میکند تا زمانی که به تدریج خود والری لگاسف که مشخص شده یک دانشمند هستهای است و سپس مقامات بالاتر از جمله یک مسئول ارشد هستهای به نام بوریس شربینا (استلان اسکارسگارد) و رهبر شوروی سابق یعنی میخائیل گورباچف (دیوید دنیک) هم وارد ماجرا میشوند .
پی نوشتـــ :
در همین رابطه میتونید کتاب " صداهایی از چرنوبیل " نوشته سوتلانا الکسیویچ رو هم بخونید .
اگر حوصله و وقت کافی دارید میتونید نقد این فیلم رو هم تو قسمت " ادامه مطلب " ببینید و مطالعه کنید ..

درون من مردی عجیب زندگی می کند که هیچ گاه سر از کارهایش در نمی آورم . گاهی غیر قابل کنترل و ناشناختنی و گاهی بشدت رام و دست یافتنی است . دارم تمام تلاشم را می کنم که این مرد را کشفش کنم . راستی ، من میم صدایش می کنم . اول اسم خودم و باید اعتراف کنم که عاشق این معمای درونم هستم وگرنه تمام زار و زندگیم را بهم نمی ریختم که بشناسمش ...
موضوعات
بایگانی
- دی ۱۳۹۹
- شهریور ۱۳۹۹
- مرداد ۱۳۹۹
- تیر ۱۳۹۹
- فروردين ۱۳۹۹
- اسفند ۱۳۹۸
- بهمن ۱۳۹۸
- دی ۱۳۹۸
- آذر ۱۳۹۸
- آبان ۱۳۹۸
- مهر ۱۳۹۸
- شهریور ۱۳۹۸
- تیر ۱۳۹۸
- خرداد ۱۳۹۸
- ارديبهشت ۱۳۹۸
- اسفند ۱۳۹۷
- دی ۱۳۹۷
- آذر ۱۳۹۷
- آبان ۱۳۹۷
- مهر ۱۳۹۷
- شهریور ۱۳۹۷
- مرداد ۱۳۹۷
- تیر ۱۳۹۷
- خرداد ۱۳۹۷
- اسفند ۱۳۹۶
- بهمن ۱۳۹۶
- دی ۱۳۹۶
- آذر ۱۳۹۶
- آبان ۱۳۹۶
- مهر ۱۳۹۶
- شهریور ۱۳۹۶
- مرداد ۱۳۹۶
- تیر ۱۳۹۶
- خرداد ۱۳۹۶
- ارديبهشت ۱۳۹۶
- فروردين ۱۳۹۶
- اسفند ۱۳۹۵
- بهمن ۱۳۹۵
- دی ۱۳۹۵
- آذر ۱۳۹۵
- آبان ۱۳۹۵
- مهر ۱۳۹۵
- شهریور ۱۳۹۵
- مرداد ۱۳۹۵
- تیر ۱۳۹۵
- خرداد ۱۳۹۵
- ارديبهشت ۱۳۹۵
- فروردين ۱۳۹۵
- اسفند ۱۳۹۴
- بهمن ۱۳۹۴
- دی ۱۳۹۴
- آذر ۱۳۹۴
- آبان ۱۳۹۴
- مهر ۱۳۹۴
- شهریور ۱۳۹۴
- مرداد ۱۳۹۴
- تیر ۱۳۹۴
برچسب
مطالب گذشته
- چندتا داستان عجیب ولی واقعی !
- چالش ده سوال وبلاگی !
- نوید میدهند این مرز دار جوانان را ..
- برای عرفان ، طراحی که دیگر نیست ..
- بابا قهرمانه ..
- نگاه دقیق تر به بیماری کرونا !
- معرفی سریال ؛ خانه کاغذی
- من آدم فشرده کاری می باشم !
- مهمون نمیخواین ؟!
- سال نه چندان نو مبارک !
- حلقه مفقودی به نام مدیریت بحران !
- سیگارتم من میکشم !
- خواستن ، قطعا شدن است !
- این پست برای فردای یلداست !
- صرفا لب و دهن نباشیم !